مواردشگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتین
مواردشگفت انگیزی از زندگی آلبرت انیشتین وجوددارد که خیلی از ماها آن را نمی دانیم ولی همگی می دانیم که انیشتین فرمول(e=mc2)را کشف کرد.اماواقعیت آن است که چیزهای کمی درمورد زندگی اش می دانیم،شاید با خواندن موارد شگفت انگیز از زندگی او خودتاتن هم شگفت زده شوید؟
1.او با سر بزرگ متولد شد وقتی انیشتین به دنیا آمد اوخیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ بود تاجایی که مدرش تصور می کرد فرزندش ناقص است،اما بعداز چندماه سر و بدن او به اندازه طبیعی بازگشت.
2.حافظه خوبی نداشت،مطمئناً انیشتین می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین راحفظ کند،اما برای به یادآوری چیزهای معمولی واقعاً حافظه ضعیفی داشته است.اویکی از بدترین افرتد دربه یادآوردن سالروز تولد اقوامش بود.
مواردشگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتین
مواردشگفت انگیزی از زندگی آلبرت انیشتین وجوددارد که خیلی از ماها آن را نمی دانیم ولی همگی می دانیم که انیشتین فرمول(e=mc2)را کشف کرد.اماواقعیت آن است که چیزهای کمی درمورد زندگی اش می دانیم،شاید با خواندن موارد شگفت انگیز از زندگی او خودتاتن هم شگفت زده شوید؟
1.او با سر بزرگ متولد شد وقتی انیشتین به دنیا آمد اوخیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ بود تاجایی که مدرش تصور می کرد فرزندش ناقص است،اما بعداز چندماه سر و بدن او به اندازه طبیعی بازگشت.
2.حافظه خوبی نداشت،مطمئناً انیشتین می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین راحفظ کند،اما برای به یادآوری چیزهای معمولی واقعاً حافظه ضعیفی داشته است.اویکی از بدترین افراد دربه یادآوردن سالروز تولد اقوامش بود.
3.اواز داستانهای علمی-تخیلی متنفربود:انیشتین از داستانهای تخیلی بیزار بود.زیرا که احساس می کرد آنها باعث تغییر درک عامه مردم از علم می شود و درعوض به آنها توهم باطلی از چیزهایی که حقیقتاًنمی توانند اتفاق بیفتند می دهد.
4.اودر آزمون ورودی دانشگاه رد شد:درسال1895در سن17سالگی انیشتین که قطعاً یکی از بزرگترین نوابغی است که تاکنون متولد شده،در آزمون ورودی دانشگاه فدرال پلی تکنیک سوئیس رد شد.
اودر واقع بخش علوم و ریاضیات را پشت سرگذاشت ولی دربخش های باقیمانده مثل تاریخ و جغرافی ردشد.وقتی که بعدها دراین رابطه از او سوال شد؛اوگفت:آنها بی نهابت کسل کننده بودند و من تمایلی برای پاسخ دادن به این سوالات در خود احساس نمی کردم.
5.علاقه ای به پوشیدن جوراب نداشت:انیشتین در سنین جوانی دریافته بود که شصت پا باعث ایجادسوراخ در جوراب می شود.سپس تصمیم گرفت که دیگر جوراب به پا نکند!و این عادت تازمان مرگش ادامه داشت؟
علاوه بر این او هرگز برای خوشایند یا عدم خوشایند دیگران جوراب نمی پوشید،اوعقیده داشت یا مردم اورا می شناسند یا نمی شناسند.
6.اوفقط یک بار رانندگی کرد:انیشتین برای رفتن به سخنرانی ها و تدریس در دانشگاه از راننده مورد اطمینانش کمک می گرفت.راننده وی نه تنها ماشین اورا هدایت می کرد،بلکه همیشه درطول سخنرانی ها در میان شنوندگان حضور داشت.
انیشتین سخنرانی مخصوص به خود را انجام می داد و بیشتر اوقات راننده اش به طور دقیق آنها را حفظ می کرد.یک روز انیشتین در حالی که در راه دانشگاه بود،باصدای بلند از او پرسید:آیا احساس خستگی می کنی؟
راننده اش به او پیشنهاد داد که آنها جایشان را عوض کنند و او جای انیشتین سخنرانی کند،سپس انسشتین به عنوان راننده به خانه برگرداند.
عدم شباهت آنها مسئله خاصی نبود.انیشتین تنها در یک دانشگاه استاد بود،ودر دانشگاهی که وقتی برای سخنرانی داشت کسی اورا نمی شناخت و طبعاًنمی توانست اورا از راننده اصلی بشناسد.
اوقبول کرد،اما کمی تردید درمورد اینکه اگر پس از سخنرانی سوالات سختی از راننده اشرسیده شود،اوچه پاسخی خواهدداد،دردرونش داد.به هر حال سخنرانی به نحو عالی انجام شد،ولی تصور انیشتین درست ازآب درآمد.دانشجویان درپایان سخنرانی انیشتین جعلی شروع به مطرح کردن سوالات خود کردند.دراین حین راننده باهوش گفت:«سوالات به قدری ساده هستند کهحتی راننده من نیز می تواند به آنها پاسخ بگوید.»سپس انیشتین از میان حضار بلند شد و به راحتی پاسخ سوالات را داد به حدی که باعث شگفتی حضار شد!
7.الهام گر او یک قطب نما بود:انیشتین در سنین نوجوانی یک قطب نما به عنوان هدیه تولد از پدرش دریافت کرده بود.وقتی که او طرز کار قطب نما را مشاهده می نمود،سعی می کرد طرز کار آن را درک کند.اوبعداز انجام این کار بسیار شگفت زده شد.بنابراین تصمیم گرفت علت نیروهای مختلف در طبیعت را درک کند.
8.راز نهفته در نبوغ او:بعداز مرگ انیشتین در1955مغز او توسط«توماس تولتز هاروی»برای تحقیقات برداشته شد.اما این کار به صورت غیرقانونی صورت گرفت.بعدها پسر انیشتین به او اجازه تحقیقات در مورد هوش فوق العاده پدرش را داد.
«هاروی»تکه هایی از مغز انیشتین را برای دانشمندان مختلف سراسر جهان فرستاد.از این مطالعات دریافت می شود که مغز انیشتین در مقایسه با میانگین متوسط انسانها مقدار بسیار زیادی گلیال که مسئول ساخت اطلاعات هستند داشته است.همچنین مغز انیشتین مقدار کمی چین خوردگی حقیقی موسوم به شیار سیلویوس داشته که این مسئله امکان ارتباط آسان تر سلولهای عصبی را با یکدیگر فراهم می سازد.
علاوه بر این ها مغز او دارای تراکم و چگالی زیادی بوده است و همینطور قطعه آهیانه پایینی دارای توانایی همکاری بیشتر با بخش تجزیه و تحلیل ریاضیات است.