مهندسین جوان

نرم افزار۸۹

مهندسین جوان

نرم افزار۸۹

متفرقه

توجه                                           توجه


!!علت درس نخوندن دانشجویان کشف شد!!

1)در سال 52 جمعه داریم و میدانید که جمعه ها فقط برای استراحت است به این ترتیب 313 روز باقی می ماند.

2)حداقل 50 روز مربوط به تعطیلات تابستانی است که به دلیل گرمای هوا مطالعه ی دقیق برای یک فرد نرمال مشکل است.بنابراین 263 روز دیگر باقی می ماند.

3)در هر روز 8 ساعت خواب برای بدن لازم است که جمعا” 122 روز میشود. بنابراین 141 روز باقی می ماند.

4)اما سلامتی جسم و روح روزانه1 ساعت تفریح را میطلبد که جمعا” 15 روز میشود.پس 126 در روز باقی می ماند.

5)طبیعتاً 2 ساعت در روز برای خوردن غذا لازم است که در کل 30 روز میشود. پس 96 روز باقی می ماند.

6)1ساعت در روز برای گفتگو و تبادل افکار به صورت تلفنی لازم است. چرا که انسان موجودی اجتماعی است.این خود 15 روز است.پس 81 روز باقی می ماند.

7)روزهای امتحان 35 روز از سال را به خوداختصاص میدهند. پس 46 روز باقی می ماند.


8)تعطیلات نوروز و اعیاد مختلف دست کم 30 روز در سال هستند. پس 16 روز باقی می ماند.

9)در سال شما 10 روز را به بازی می گذرانید.پس 6 روز باقی می ماند.

10)در سال حداقل 3 روز به بیماری طی می شود و 3 روز دیگر باقی است.

11)سینما رفتن و سایر امور شخصی هم 2 روز را در برمی گیرند. پس 1 روز باقی می ماند.

12)1روز باقی مانده همان روز تولد شماست.چگونه میتوان در آن روز درس خواند؟!

نتیجه اخلاقی: پس یک دانشجوی نرمال نمیتواند درس بخواند.

مواردشگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتین(متفرقه)

مواردشگفت انگیز از زندگی آلبرت انیشتین

مواردشگفت انگیزی از زندگی آلبرت انیشتین وجوددارد که خیلی از ماها آن را نمی دانیم ولی همگی می دانیم که انیشتین فرمول(e=mc2)را کشف کرد.اماواقعیت آن است که چیزهای کمی درمورد زندگی اش می دانیم،شاید با خواندن موارد شگفت انگیز از زندگی او خودتاتن هم شگفت زده شوید؟

1.او با سر بزرگ متولد شد وقتی انیشتین به دنیا آمد اوخیلی چاق بود و سرش خیلی بزرگ بود تاجایی که مدرش تصور می کرد فرزندش ناقص است،اما بعداز چندماه سر و بدن او به اندازه طبیعی بازگشت.

2.حافظه خوبی نداشت،مطمئناً انیشتین می توانسته کتابهای مملو از فرمول و قوانین راحفظ کند،اما برای به یادآوری چیزهای معمولی واقعاً حافظه ضعیفی داشته است.اویکی از بدترین افرتد دربه یادآوردن سالروز تولد اقوامش بود.

ادامه مطلب ...

بهترین هدیه(متفرقه)

«بهترین هدیه»

بهترین هدیه تولدی که می تواند یک دانشمند را خوشحال کند،چیست؟ شایدکیف پول الکتریکی یا یک خودروی کم مصرف؛اما هدیه ای که همکاران و دانشجویان"مارتین پولیاک"شیمیدان در دانشگاه ناتینگهام برای تولد وی درنظرگرفتند،کاملاًاستثنایی متفاوت است.آنها کوچکترین هدیه تولد را برایش درنظرگرفتند و روی یکی از تارهای موی او،یک جدول تناوبی عناصر راحک کردند.

برای حک کردن این جدول تناوبی از پرتوهای گالیوم استفاده شد و دانشمندان توانستند کوچک ترین جدول تناوبی را از عناصر موجود در جهان،در چندثانیه بریک تارمو حک کنند.به طورمعمول،از یون های گالیومی برای ترمیم ساختارهای آسیب دیده میکروسکوپی درنیمه رساناها استفاده می کنند.

هریک از نشانه های عناصرجدول تناوبی که روی تارموی پولیاکوف ثبت شده است،چهارمیکرون طول دارد؛به عبارتی 250هزار نمونه از این نمادها باید به طورطولی روی یکدیگر قرار گیرند که بتواند ارتفاع خود را به یک متر برسانند.

ابعاد کل جدولی که بر تارمو حک شده،88در46میکرون است.ازاین رو،هنوز روی تارموی  پولیاکوف فضای کافی برای حک کردن هزاران جدول تناوبی دیگر وجود دارد.

(آیا شما تا حالا چنین هدیه ای شگفت انگیز دریافت کردید؟!!)  

متفرقه

متفرقه:                     

بهترین لحظات زندگی از نگاه چارلی چاپلین

-آنقدربخندی که دلت درد بگیره.

-بعدازاینکه ازمسافرت برگشتی ببینی هزارتا نامه داری.

-برای مسافرت به یک جای زیبابروی.

-به آهنگ موردعلاقه ات گوش بدی.

-به رختخواب بری وبه صدای بارش بارون گوش بدی.

-آخرین امتحانت روباموفقیت انجام بدی.

-کسی که به طورمعمول زیاد نمی بینیش-ولی دلت میخواد ببینیش-بهت تلفن کنه.

-توی شلواری که یک ساله ازش استفاده نمی کردی پول پیداکنی.

-برای خودت توی آینه شکلک دربیاری وبخندی.

-تلفن نیمه شب داشته باشی که ساعتها طول بکشه.

-بدون دلیل بخندی.

-به طورتصادفی بشنوی که یک نفرداره ازشماتعریف میکنه.

-ازخواب پاشی و ببینی که چندساعت دیگه هم می تونی بخوابی!

-اهنگی رو گوش کنی که شخص خاصی رو به یاد شما میاره.

-عضویک تیم باشی.

-ازبالای تپه به غروب خورشید نگاه کنی.

-دوستای جدید پیداکنی.

- لحظات خوبی را بادوستانت سپری کنی.

-کسانی راکه دوستشان دارید خوشحال ببینید.

-یه دوست رو دوباره ببینی و ببینی که هیچ فرقی نکرده.

-عصرکه شد کنارساحل قدم بزنی.

-یادت بیا که دوستای احمقت چه کارهای احمقانه ای کردند و بخندی و بخندی و بازهم بخندی.

«این ها بهترین لحظات زندگی اند قدرشون رو بدونیم.»